سید بن طاوس مینویسد: هنگامى که زنان و فرزندان حسین از شام برگشتند و بعراق رسیدند براهنما گفتند: ما را از طریق کربلا ببر. وقتى بموضع قتلگاه رسیدند جابر بن عبد اللَّه انصارى را با گروهى از بنى هاشم و مردى از آل رسول اللَّه یافتند که براى زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده بودند. همه در یک وقت وارد شدند و با یک دیگر شروع بگریه و حزن کردند و لطمه بصورت زدند. ماتمى بپا کردند که فوق العاده دلخراش و جگر سوز بود. زنان آن دیار نیز به ایشان پیوستند و عموما چند روزى عزادارى کردند.
![](//bayanbox.ir/preview/4135736219037544336/%D9%82%D8%A7%D9%81%D9%84%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D8%A7.jpg)
ابو حباب کلبى میگوید: گچکارها گفتند: ما پس از قتل امام حسین علیه السلام شبانه بر سر قبر امام حسین (که در آن موقع بیابان بود) میرفتیم، میشنیدیم که جن براى آن حضرت نوحهسرائى می کردند و می گفتند:
مسح الرسول جبینه فله بریق فی الخدود ابواه من علیا قریش و جده خیر الجدود
یعنى پیغمبر خدا دست مهربانى به پیشانى حسین میکشید و گونههاى صورت حسین درخشنده بود. پدر و مادر حسین از بزرگواران قبیله قریش بودند و جد بزرگوارش بهترین جد بود.
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام ( ترجمه جلد 45 بحار الأنوار) ص: 195- تهران، چاپ: سوم، 1364 ش.
حقوق بشر در 1400 سال پیش...
ما را در سایت حقوق بشر در 1400 سال پیش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sadegh640 بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:25